اعتراض داريم
فوتبال ورزشي است كه طرفداران بسيار زيادي را در سراسر دنيا دارد و همين جذابيت باعث مي شود كه اين ورزش بازخوردهاي فردي و اجتماعي گسترده اي داشته باشد. تماشاگران فوتبال خود رامحق مي دانند كه در مورد همه چيز تيم محبوبشان نظر بدهند و اين از آنجا نشات مي گيرد كه تيم را جزيي از خود مي دانند گروه تماشاگري كه فوتبال مي بينند تنها يك انبوه خلق اتفاقي نيستند كه به خاطر وقوع حادثه اي دور هم جمع شوند و سپس به راه خود بروند. آنها ماهها و سالها مسابقات ليگ داخلي را با تمام ضعف ها و قوت هايش تماشا مي كنند، حنجره خود را پاره مي كنند (مردان در استاديوم و زنان در خانه) تا بالاخره بازيكنانشان در آن سطح از آمادگي قرار بگيرند كه بتوانند به جام جهاني صعود كنند. همه اينها چيزهايي جدا از هم نيست بلكه جرياني دراز مدت است كه هم هزينه مادي دارد و هم هزينه معنوي. به هر حال ما تمام اين مشكلات را پشت سر گذاشتيم و به جام جهاني رفتيم اصلا هم انتظار اين را نداشتيم كه ايران برنده مسابقات باشد. اما انتظار داشتيم كه يك شكست منطقي بخوريم. انتظار اين را داشتيم كه دورازه بان ما اين قدر مفت و مجاني گل نخورد. انتظار اين را داشتيم كه تيم مان با برنامه ريزي جلو برود. انتظار يك بازي گروهي راداشتيم. اما انگار هيچ كدام از اين چيزها براي برانكو ايوانكوويچ عزيز ترجمه نشده بود. اين را از آنجايي مي توان فهميد كه نيمه دوم كه به قولي نيمه خودش هم بود تيم ايران با آن وضعيت قمر در عقرب بازي كرد. مربي ايران كه پاروي پا انداخته بود و افتضاح درون زمين را تماشا مي كرد آيا به اين فكر نبود كه در چنين شرايطي تعويض مي تواند چيز خوب و موثري باشد؟ او آن قدر محو تماشاي سوگلي اش شده بود كه هوش از سرش رفته بود. مكزيكي ها ي زيرك هم از اين بلبشوي تيم ايران استفاده كردند و يك پيروزي شيرين را به نام خود زدند. آقاي برانكو چنين بازي حساسي در جام جهاني يك مسابقه تداركاتي نيست كه به راحتي از كنارش بگذريدها. در ضمن فوتبال هم نود دقيقه است نه نود ساعت. برانكو چه جوابي براي اين همه عمل توجيه ناپذير دارد؟ حتما تبريك به مكزيك!
تيم ملي رو رها كن
آقاي گل يا همان آقاي ادعاي ايران بالاخره به حرف همه گوش كرد و فرصت را به جوان تر ها داد. اما با يك تفاوت كوچك، اينكه خودش در زمين ماند و به جوان ها گفت بازي كنيد من ايرادهايتان را مي گيرم. حضور علي دايي در بازي با مكزيك همه چيز را روشن كرد. در تمام طول بازي او هيچ حركت مثبتي انجام نداد. فقط روي اعصاب همه مردم ايران اسكي كرد. ديگر بس است. باور كنيد شكست خوردن از مكزيك مهم نيست روشن شدن اين همه نكته مهم است. در اين كه علي دايي بازيكن بسيار خوب فوتبال ايران است هيچ شكي نيست تا به حال هم او خود را ثابت كرده است، اما اين موضوع ديگر نمي تواند تا اينجا ادامه پيدا كند كه او تيم ملي را در انحصار خويش در آورد. بايد به اين مافياي لعنتي فوتبال پايان داد.
4 Comments:
اگر چه لحن مقاله کمی عصبی است، اما خیلی خوب نوشته ای
در ایران فوتبال هم مثل هر آنچه دیگر که ناکارآمد و بیهوده است، مافیایی شده است. مربی از ترس علی دائی جرات تعویض کردن ندارد. نمی دانم چه بگویم، آیا اساساً اهمیتی هم دارد؟
یک مقاله نوشتم دراین مورد به شما هم لینک خواهم داد

Blogger شبح said...
سميرا جان!
اين فوتبال و اين رئيس جمهور و اين اوضاع و احوال همه انعکاس واقعی مملکت است.
بيله ديگ بيله چغندر!

Anonymous Anonymous said...
آخرين اخبار فيلتر شده frilansare.blogfa.com

Anonymous Anonymous said...
با سلام! به این مطلب در سایت لج ور لینک داده شد. در ضمن چند مطلب دیگر در باره فوتبال در لج ور درج شده است. خواندن آنها خالی از لطف نیست.

به وبلاگ شما نیز لینک داده شد.
شاد باشید